چاپ اول کتاب "کوپرنیک" چوب حراج خورد
نسخه اول کتاب نیکولاس کوپرنیک (Nicolas Copernicus) به نام "درباره گردش افلاک آسمانی"(De revolutionibus orbium coelestium) در یک حراجی به فروش رسید.
این کتاب که در سال ۱۵۴۳ منتشر شده بود، در روز ۲۵ مه ۲۰۲۱ به قیمت ۲۷۷ هزار و ۲۰۰ پوند به فروش رسید. کوپرنیک در این کتاب نظریه خورشید مرکزی خود که بیان میکند خورشید در مرکز منظومهی شمسی قرار دارد را توضیح میدهد، این نظریه رویداد بزرگی در تاریخ علم بود که باعث ایجاد انقلاب "کوپرنیک" و انقلابی علمی شد. با این حال بنیاد ملی علوم دریافته که تقریبا یک چهارم آمریکاییها هنوز باور دارند که خورشید به دور زمین میچرخد.
پیش از این حراجی تنها ۲۷۶ نسخهی اولیه از این کتاب شناخته شده بود. اگرچه شرایط این کتاب به گونهای بود که با قیمتی کمتر از قیمت سایر کتابها به فروش رفت.
بالاترین قیمت پرداخت شده برای این گروه از کتابها دو میلیون و ۲۱۰ هزار و ۵۰۰ دلار بوده است که در حراج کریستی در نیویورک در سال ۲۰۰۸ به فروش رفت. سایر کتابهایی که با قیمت بیش از یک میلیون دلار به فروش رفتند شامل کتابی به قیمت یک میلیون و ۲۹۷ هزار و ۹۵۳ دلار در سال ۲۰۱۱، کتابی به قیمت یک میلیون و ۲۱۹ هزار و ۵۷۹ دلار در سال ۲۰۰۴ و کتابی به قیمت یک میلیون و ۷۱ هزار و ۴۶۱ دلار در سال ۲۰۱۳.
جالب توجه است که چاپ اول کتاب فرست فولیو (First Folio) شکسپیر که تقریبا تعداد نسخههای آن با این کتاب برابر است و ۲۲۸ نسخه از آن وجود دارد با قیمتهای بسیار بالاتر 9 میلیون و 778 هزار دلار، شش میلیون و 166 هزار دلار و پنج میلیون و 173 هزار و 740 دلار به فروش رسیدهاند.
کوپرنیک ابتدا ایدههای خود در مورد نظریه خورشید مرکزی را به طور دستنویس نوشته بود. این نوشتهها در میان همکارانش دست به دست میشدند.
کارهای او مورد توجه یک ریاضیدان و ستارهشناس جوان به نام جورج یواخیم رتیسیوس (Georg Joachim Rheticus) قرار گرفت. او کوپرنیک را متقاعد کرد که خلاصهای از نظریه خود را در سال ۱۵۴۰ به چاپ برساند. در نهایت کارهای کوپرنیک به طور کامل در کتاب "درباره گردش افلاک آسمانی" منتشر شد.
رتیسیوس که از قبل با انتشارات علمی یوهان پتریوس (Johann Petreius) در نورنبرگ (Nuremberg) آشنایی داشت نسخهی دستنویس کتاب را در سال ۱۵۴۳ به وی داد و خود مسئولیت ویراستاری و نمونهخوانی آن را بر عهده گرفت. اما زمانی که رتیسیوس نورنبرگ را ترک کرد آندریاس اوسیاندر (Andreas Osiander) این مسئولیت را بر عهده گرفت.
اوسیاندر که ظاهرا از واکنش خشونتآمیز کلیسا ترسیده بود خطاب به خواننده کتاب نوشت: این نظریه لزوما درست و محتمل نیست اما اینکه محاسبات آن با مشاهدات منطبق باشد کافی است.
از آنجا که نسخهای از این کتاب زمانی به دست کوپرنیک رسید که در آستانه مرگ بود، واکنش او به نوشتهی اوسایدر نامعلوم است. اما رتیسیوس و دیگر شاگردان کوپرنیک آن را نامناسب میدانند.